تبیین تلقی پدیدارشناسانۀ مرلوپونتی از نقاشی های سزان

Authors

نادر شایگان فر

دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران پرویز ضیاء شهابی

دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران

abstract

موریس مرلوپونتی(1961-1908) اساس تفکرش در کتاب پدیدارشناسی ادراک را بر مفهوم «در- جهان – بودن» استوار کرده است. او به تأسی از هوسرل و هیدگر، سعی دارد در خصوص نسبت ما و جهان تأمل کند. یکی از مفاهیم بسیار مهم در اندیشه های پدیدارشناسانۀ هوسرل، بازگشت به شیئ است که علم معاصر از آن غافل مانده است و مرلوپونتی سعی دارد با تکیه بر طبیعت و شیئ به تصویر درآمده در آثار سزان، مسئلۀ پدیدارشناسانۀ بازگشت به شیئ و طبیعت را تبیین کند. او می کوشد تا نقاشی های سزان را حد واسط دو نوع تحویل متمایز یعنی تحویل استعلایی و ذات گرا قرار دهد و از این طریق شکاف میان این دو تحویل را پر نماید. تحقیق حاضر به شیوه ای پدیدارشناسانه به اهتمام مرلوپونتی در خصوص مفهوم طبیعت، شیئ و رهیافت هنرمندانۀ سزان به این مفاهیم می پردازد و سعی دارد تبیین نماید که بنا بر آموزه های مرلوپونتی نقاشی های سزان چگونه می تواند شکاف میان آگاهی و جهان را پرنماید.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

بررسی تلقی مرلوپونتی از وجه دیالکتیکی هنر مدرن و گشایش هستی در آن با تأکید بر نقاشی های سزان

موریس مرلوپونتی (1961-1908) فیلسوف پدیدارشناس فرانسوی، سعی دارد بر هم سویی فلسفۀ پدیدارشناسانۀ خویش با جنبش هنری مدرن تأکید داشته، و از حدود تقابل­های ذهن و عین، ، ما و جهان و در نهایت رهیافت نظری و رهیافت هنرمندانه عبور کند. به زعم او هنر مدرن به شیوه ای دیالکتیکی و بر اساس رابطۀ دو سویۀ هنرمند و اثر قادر است تا فیلسوف را در تأملاتش در باب شیوه­های آشکارسازی هستی یاری رساند و به او این امکان ر...

full text

سزان و مرلوپونتی

مرلوپونتی، فیلسوف اگزیستانسیالیست و پدیدارشناس فرانسوی در صدد بود تا روش جدیدی در توصیف تجربه انسان در جهان ارائه کند و برای رسیدن به این مقصود، روش پدیدارشناسی را برمی‌گزید تا از بن‌بست‌ها و معضلات عقل‌گرایان و تجربه‌گرایان رهایی یابد. از این رو، مرلوپونتی به جای تکیه بر ایده‌ها، ادراک حسی را پدیدارشناسی می‌کند و جنبه‌های آن مانند بدن، آگاهی، هنرها و گفتارها و، به طور کلیّ، مباحث عملی در مور...

full text

سزان و مرلوپونتی

مرلوپونتی، فیلسوف اگزیستانسیالیست و پدیدارشناس فرانسوی در صدد بود تا روش جدیدی در توصیف تجربه انسان در جهان ارائه کند و برای رسیدن به این مقصود، روش پدیدارشناسی را برمی گزید تا از بن بست ها و معضلات عقل گرایان و تجربه گرایان رهایی یابد. از این رو، مرلوپونتی به جای تکیه بر ایده ها، ادراک حسی را پدیدارشناسی می کند و جنبه های آن مانند بدن، آگاهی، هنرها و گفتارها و، به طور کلیّ، مباحث عملی در مورد ا...

full text

نگاه در نقاشی از منظر پدیدارشناسی مرلوپونتی

نگاه، مجرای رویارویی هنرمند نقاش و نیز مخاطب اثر نقاشی با آن است. این مواجهه، نوعی تجربه­ی انسانی است که از منظر هنرمند نقاش به هنگام خلق اثر، همچنین از ورای مخاطب در زمان نگریستن به نقاشی قابل بررسی است. سؤال اصلی در این پژوهش، این گونه مطرح شده است که نسبت نگاه با تجربه­ی زیسته­ی هنرمند نقاش، نیز درگیری آن با بدن زیسته­ی مخاطب و خالق اثر در ادراک نقاشی چگونه است؟ بر همین اساس ماهیت آن، به عنو...

full text

جایگاه ذهنیت در بازنمایی طبیعت در آثار نقاشی سزان بر اساس مفهوم آن در اندیشه کانت

پل سزان از نقاشان فرانسوی قرن نوزدهم در آفرینش آثار نقاشی خود دیدگاه تازه ­ای را مطرح کرده و بازنمایی به روش سنتی در هنر را مورد نقد قرار داده است. این مقاله در نظر دارد حضور ذهن و ذهنیت را در آثار نقاشی سزان بررسی نماید. بدین منظور و به جهت تعیین چارچوبی منظم در این پژوهش، این بررسی بر مبنای مفهوم"ذهنیت" در اندیشۀ"کانت" (از فلاسفه بزرگ) انجام می­ پذیرد و سپس بر این مبنا، نظم عقلانی آثار سزان د...

full text

تبیین جنون در هنر به مثابه رهایی در تلقی نیچه ای فوکو،با تأکید بر نقاشی های گُیا

میشل فوکو (1926-1984)، به تأسی از نیچه به نقد مبانی متافیزیک غربی می پردازد. او در این راستا با افشاء و واژگونی معیارها و اصول بدیهی انگاشته شده در ساختار قدرت، به تبیین اشکال مختلف غیریت اهتمام دارد. یکی از این اشکال غیریت را می توان جنون دانست که به زعم فوکو در آثار هنری عصر مدرن متجلی است. نقاشی های فرانسیس گُیا به زعم فوکو می تواند راهبر ما در خروج از آن چیزی باشد که ساختار قدرت، مقدر ساخته ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
شناخت

جلد ۷، شماره ۷، صفحات ۰-۰

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023